Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آخرین نیوز»
2024-04-30@01:01:43 GMT

پشت پرده رونمایی ایران از موشک «هایپرسونیک»

تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۱۸۲۴۹

پشت پرده رونمایی ایران از موشک «هایپرسونیک»

آخرین‌نیوز - میلاد رضایی؛ در یک مدت زمان کوتاه دو موشک و عبارت بهتر، دو شاهکار تکنولوژی موشکی ایران رونمایی شد که شاید برای بسیاری تعجب‌آور باشد، زیرا این نوع رونمایی‌ها برخلاف سیاست‌های رسانه‌ای کشور است.

ایران در بخش مقابله با تهدیدات تمدنی چنان هوشمندانه عمل می‌کند که با هر حرکت مهره خود، یک جنگ تمام عیار روانی را با موفقیت به اتمام می‌برد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

و هرگز به دنبال شواف رسانه‌ای نبوده، به همین دلیل پشت پرده این رونمایی‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است.

گرچه ۲ نکته را باید مورد توجه قرار دهیم؛ اول اینکه شرایط کلی دنیا به سرعت تغییر کرده و دیگر ایران نقش تدافعی گذشته خود را کنار گذاشته است و نکته دیگر اینکه زمان کنونی در واقع تنها زمان آمادگی کشورها برای دوره طولانی‌مدت جنگ‌های گسترده یا به قولی جنگ جهانی سوم می‌باشد.

دیگر حوزه نفوذ ایران بمانند گذشته در بخش منطقه غرب آسیا خلاصه نمی‌شود و بعد از اتحاد ایران با چین و روسیه و نقش آفرینی در محور شرق، ایران به عنوان یکی از ارکان اصلی و سرنوشت‌ساز این محور معرفی شده است.

این اتفاق در کنار سیل منافع گسترده و بیشماری که برای کشور ما داشته، روی دیگری هم دارد و آن خطر درگیری ما با قدرت‌های نیابتی آمریکا را افزایش می‌دهد. (آمریکا طبق سیاست سابق خود تا آخرین لحظه سعی می‌کند با هیچ کشور قوی درگیر نشود بلکه وقتی یک کشور ضعیف شود وارد صحنه درگیری خواهد شد مگر اینکه مجبور شود)

از طرف دیگر بعد از تسلیم تمدنی عربستان و چرخش کامل او به سمت ایران و به همراه آن چرخش کامل کشورهای عربی به سمت ما، که سابقا گاو شیرده و کیف پول آمریکایی‌ها محسوب می‌شدند نیز مزید بر علت شده که حساسیت‌های زیادی را با خود به همراه دارد.

چه کسی است که نداند آمریکا و نوچه‌های غربی او برای بدست آوردن دوباره این کیف‌پول‌های پر، چه کارهایی که انجام نمی‌دهند.

به غیر از آمریکا و بلوک غرب، در بلوک شرق هم کشورهای زیادی از این اتفاق به شدت عصبانی هستند زیرا آنها فکر می‌کردند که جایگزین احتمالی آمریکا در خلیج فارس خواهند بود.

بازی زیبای ایران کاری کرد که ابتدا امنیت آینده آنها تا خرخره به ایران وابسته شود سپس در بهترین زمان ممکنه، کشورهای عربی را مجبور به پذیرش شکست در مقابل هژمون ایران کرد و این‌گونه آنها نمی‌توانند شیطنت قابل توجه‌ای داشته باشند.

با همه این مسائل در این زمان وظیفه تامین امنیت منطقه خلیج فارس و غرب آسیا اولویت اصلی ایران می‌باشد.

اگر ایران بتواند به کشورهای منطقه ثابت کند که تنها در کنار ایران است که باعث می‌شود کشورهای آنان صحنه درگیری‌های نیابتی نشود، آنگاه تسلیم تمدنی اعراب به یک مسئله عادی و پذیرفته شده تبدیل می‌شود.

در واقع این تسلیم تمدنی به ایران و دنبال کردن سیاست‌های کلی ایران و محور مقاومت به معنای واقعی به یک نیاز برای آنان تبدیل می‌شود.

بازی کنونی ایران در منطقه دقیقا در همین راستاست.

معرفی ترکیه به عنوان نماینده غرب و دشمن جدید اعراب در منطقه در این پازل قرار می‌گیرد.

سازمان‌دهی دوباره اتحادیه عرب و سایر تشکل‌های عربی (که تا مدتی قبل اساس فعالیت آنان بر علیه ایران بود) بر علیه ترکیه و به تبع آن غربی‌ها حاکی از شروع پلن جدید وابسته شدن هرچه بیشتر این کشورها به سمت ایران است.

درواقع ایران، منافع اصلی کشورهای عربی و در بازه بزرگتر کشورهای منطقه غرب آسیا و حتی آسیای میانه را در تقابل با حضور منطقه‌ای غربی‌ها و نماینده آنها یعنی ترکیه و اسرائیل تحت پازل اقتصاد جدید کریدوری تعریف می‌کند.

این بدان معناست که به عنوان مثال اگر پاکستان بخواهد در بخش ابرکریدور غرب به شرق و شمال به جنوب شریک باشد باید با دشمنان معرفی شده توسط ایران در تقابل باشد.

هر کشوری که هرچقدر سهم بیشتری را می‌خواهد دریافت کند باید نقش بیشتری در درگیری آینده با بلوک غرب ایفا کند.

نکته مهم این است که ایران و محور مقاومت صحنه را جوری مدیریت می‌کنند که کشورهای منطقه باید به نوعی شریک درگیری‌های تمدنی ایران باشند و از قوانین این درگیری‌ها اطاعت کنند.

به عنوان مثال یکی از این قوانین این است که ابتدا باید این کشورها نهایت تلاش خود را برای تخلیه منطقه از حضور و تسلط غربی داشته باشند و در ادامه هر گونه تقابل با دشمن معرفی شده توسط ایران باید در خارج از منطقه انجام پذیرد.

درواقع ایران با ترسیم یک اتحادیه جدید در غرب آسیا به سمت یک اتحاد جمعی منطقه‌ای می‌رود‌.

برخلاف تعداد زیادی از کارشناسان که اعتقاد دارند منطقه ما در آینده چیزی شبیه اتحادیه اروپا خواهد شد و مرزها برداشته می‌شود، عقیده دارم ساختار اجتماعی و تمدنی منطقه ما گنجایش چنین سطحی از برابری را ندارد و حتی اگر اتحادیه‌ای شکل بگیرد چندین دهه زمان لازم است که اعتماد کافی بر مبنای درگیر شدن کشورها در اقتصاد یکدیگر یا به طور واضح شراکت کامل اقتصادی شکل بگیرد.

قبل از آن هم حتما نیاز است مرزهایی جابجا شوند (این مطلبی است که نمی‌شود امروز به آن بپردازیم)

دلیلی که حاکمیت ترکیه را تا این حد، به عنوان سربار بحرانی منطقه تبدیل کرده فقط یک چیز است و آن هم سماجت حاکمان اخوانی و رویاپردازی‌های آنان است.

از آنجایی که ترکیه ابزار لازم برای تبدیل شدن به یک قدرت منطقه را در خود ندارد و باید برای قوی شدن به دیگران متکی باشد، اگر به سمت ایران چرخش نکند به مشابه تبدیل شدن به یک کانون بحران جدید از نوع اسرائیل برای منطقه ما است. این امر می‌تواند در میان مدت باعث ایجاد آشوب‌های منطقه‌ای گسترده مستقیم و نیابتی با ترکیه شود.

گرچه ساختار حاکمیت کنونی ترکیه هم دو راه دارد یا باید به سمت ایران چرخش کند و تسلیم تمدنی شود و یا باید به فعالیت‌های منافقانه خود شدت ببخشد.

تصمیمات و کابینه کنونی اردوغان نشان دهنده آن است که آنها راه دوم را برگزیده‌اند و می‌خواهند با ایران رودرو شوند.

بر این اساس بار دیگر در روزهای آینده ترکیه به سراغ سوریه خواهد رفت و آنجا نقش بازی‌خراب‌کن را اجرا می‌کند.

درواقع می‌خواهد یک بدل فیک از روند مقابله ایران با آمریکا را به نمایش بگذارد. چنین کاری به معنای تقویت شدید روابط آنان با اسرائیل است حتی اگر در ظاهر آن را نشان ندهند.

ایران با شناخت و برآورد دقیق از اوضاع و احوال آینده سیاست خارجی ترکیه، از همین امروز دست پیش را گرفته است که باید در بخش خودش به آن بپردازیم.

در کل هرچه میزان قدرت منطقه‌ای ایران افزایش یابد انتظار تامین امنیت منطقه و نمایش قدرت ایران نیز بیشتر می‌شود.

فراموش نکنید مهمترین عامل محرک تغییر جهت کشورهای عربی از آمریکا به سمت ایران، انفعال اجباری آمریکا در تقابل با ایران بود.

امروز هم آمریکا سعی می‌کند با زبان به ظاهر خوش و با دادن وعده های اقتصادی و... سعی در کنترل رفتار خروجی ایران داشته باشد تا روند وابستگی کشورهای منطقه به ایران با سرعت کمتری پیش برود.

ایران برای چنین کاری با زیرکی تمام کارها را قسمت کرده است.

بخش دیپلماتیک ایران با همراه شدن با بازی‌های جهانی وقت لازم را جهت اجرایی شدن اهداف نظامیان ما می‌خرد و بخش نظامی ایران هم هرجا لازم باشد با یک مانور و رونمایی از ابزارهای قدرتی (که حتی آمریکا نیز به داشتن چنین ابزارهایی مباهات می‌کند) ، باعث پیش‌برد سیاست تحقیر قدرت نظامی رقبای منطقه‌ای می‌شود.

در یک نگاه دیگر هم باید به این نکته توجه داشت که دهه آینده، دهه جنگ‌های متعدد در سراسر جهان خواهد بود.

هرکشوری که بتواند از همین ابتدا خطوط قرمز خود را محکم نماید مردمانش در آینده از نزدیک شدن جنگ به سرزمین‌هایشان ایمن خواهند ماند.

وزنه‌های نظامی مهمترین عامل قدرت در دهه آینده هست و حتی ابزارهای قدرت اقتصادی نیز به آن اندازه اهمیت نخواهند داشت.

این فصل از سیاست نمایش قدرت ایران به صورت ممتد تا زمان شروع درگیری اصلی بلوک غرب و شرق یعنی جنگ بین چین و آمریکا (چه نیابتی یا جنگ مستقیم) ادامه خواهد داشت.

منبع: آخرین نیوز

کلیدواژه: کشورهای منطقه کشورهای عربی سمت ایران منطقه ای غرب آسیا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۱۸۲۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بالانسر ایران و اسرائیل

نشریه فارن‌افرز در تحلیلی از چشم‌انداز تنش در منطقه می‌نویسد: تشکیل اتحاد ضدایرانی نوظهور در خاورمیانه پس از حملات بی‌سابقه جمهوری اسلامی علیه (رژیم) اسرائیل آن‌گونه که صهیونیست‌ها به تصویر می‌کشند و از آن به تغییر پارادایم یاد می‌کنند، با پیچیدگی‌های خاورمیانه ناسازگار و بیش از حد ساده‌انگارانه است. واقعیت این است که اعراب دیگر سر ستیز با ایران ندارند.

به گزارش دنیای اقتصاد، دالیا داسا کای عضو ارشد مرکز روابط بین‌الملل یوسی‌اِل‌اِی و صنم وکیل مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا چتم هاوس ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ در نشریه فارن افرز نوشتند: زمانی که ایران در ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، اردن به دفع حملات کمک کرد.

گزارش‌های اولیه رسانه‌ها حاکی از آن بود که چند کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت داشته‌اند، تلاش‌هایی که البته این کشورها آن را رد کردند. با وجود این، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانه‌ای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. مبنی بر اینکه کشورهای عربی در صورت ادامه تشدید درگیری (رژیم) اسرائیل با ایران، سمت اسرائیل خواهند بود. هرزی هالوی، رئیس ستاد کل نیروهای نظامی (رژیم) اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصت‌های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است.»

موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی‌ای که در رهگیری حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان می‌دهد.»

پس از آنکه پاسخ (رژیم) اسرائیل به حمله ایران با یک ضربه نسبتا محدود به تاسیساتی در ایران انجام شد، دیوید ایگناتیوس ستون‌نویس واشنگتن پست، اظهار کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران رفتار می‌کند.»

او نوشت: «به نظر می‌رسد که (رژیم) اسرائیل با پاسخ محدود، منافع متحدانش را در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن - که همگی در رهگیری آخر هفته گذشته بی‌صدا کمک کردند، مورد سنجش قرار داد.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم بالقوه برای (رژیم) اسرائیل» است. تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» می‌بخشد. با این حال، این ارزیابی‌ها بیش از حد ساده انگارانه هستند و نمی‌توانند پیچیدگی چالش‌های منطقه را درک کنند.

مطمئنا، با توجه به ماهیت بی‌سابقه تبادلات نظامی آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیت‌های منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل می‌شود، تغییر قابل‌توجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در ۷ اکتبر و متعاقب آن جنگ (رژیم) اسرائیل با غزه، کشورهای عربی که توافق‌نامه ۲۰۲۰ ابراهیم را امضا کردند و عادی‌سازی با (رژیم) اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل از گسترش شهرک‌سازی‌های اسرائیل در کرانه باختری و رویکرد او نسبت به غزه، ناامید شده بودند.

مجموعه‌ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی‌ها در کرانه باختری در بهار سال ۲۰۲۳ به تنش‌های منطقه‌ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب تردید بیشتری در حمایت آشکار از (رژیم) اسرائیل پیدا کردند، چرا که می‌دانستند همکاری آشکار می‌تواند به مشروعیت داخلی آن‌ها لطمه بزند.

هیچ چیزی درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و (رژیم) اسرائیل نشان نمی‌دهد که این مواضع تغییر کرده باشد. گروهی از دولت‌ها که بسیاری از اسرائیلی‌ها از آن‌ها به عنوان «اتحاد سنی» یاد می‌کنند، همچنان به دنبال متعادل کردن روابط با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود، و مهم‌تر از همه، جلوگیری از درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر هستند.

آن‌ها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقه‌ای (رژیم) اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به پذیرش تشکیل کشور فلسطینی از سوی اسرائیل بستگی دارد.

طرح موازنه

پیش از حمله ۱۳ آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با (رژیم) اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشک‌های ارسالی ایرانی را رهگیری کنند. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها به‌ویژه در ایالات متحده و (رژیم) اسرائیل، تاکید می‌کردند که تلاش‌های گسترده منطقه‌ای در مورد حمله تهران انجام شده است. اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع از اسرائیل را تکذیب کردند.

مقامات اردنی از مشارکت برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به (رژیم) اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن بالاتر از همه ملاحظات قرار دارد. تلاش‌هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با (رژیم) اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده نتوانسته در مهار رفتار (رژیم) اسرائیل در غزه موفقیتی کسب کند، شگفت زده شده‌اند. اما آن‌ها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند.

آن‌ها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده تامین می‌کند، نمی‌بینند. در ماه‌های اخیر؛ کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن، کمک به مدیریت پویایی‌های امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیت‌های ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر را ادامه داده‌اند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه‌ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادی‌سازی آینده با اسرائیل باشد. امارات نیز به تلاش خود برای مذاکره درباره توافق‌نامه دفاعی با دولت بایدن ادامه داده است.

اما در عین حال کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک‌تری با تهران دارند. آن‌ها به خوبی می‌دانند که نزدیکی به ایران آن‌ها را در معرض خطر قرار می‌دهد. در سال ۲۰۱۹، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا از توافق هسته‌ای که ایالات متحده و سایر قدرت‌های بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران آنچه بی‌ثباتی در سراسر خلیج فارس خوانده می‌شود را گسترش داد، به کشتی‌ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافق‌نامه ابراهیم، تهران به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.

خیلی پیش از حمله حماس در ۷ اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایرانی که به طور فزاینده تهاجمی‌تر می‌شود، تلاش برای قرابت است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را با ایران به ترتیب در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳ احیا کردند.

از ۷ اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیام‌ها و هشدارهایی را بین ایران و (رژیم) اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنش‌ها پیشنهادهایی را برای خروج از این پیچ دشوار، ارائه کرده‌اند. دو روز پس از حمله ایران در ۱۳ آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری به‌صورت تلفنی تماس گرفت.

منافع آینده

در ماه‌های آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل‌کننده را حفظ کنند و همه طرف‌ها را به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ادامه یابد، آن‌ها احتمالا حتی بیشتر از اکنون تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینه‌های داخلی آن‌ها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به‌ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند. بسیاری از کشورهای عربی نگرانی‌های اسرائیل در مورد فعالیت‌های منطقه‌ای ایران، به‌ویژه حمایت تهران از شبه‌نظامیان غیردولتی را دارند.

اما کشورهای عربی خلیج فارس، به وضوح محاسبه کرده‌اند که باز کردن باب گفت‌وگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزه‌های اقتصادی، و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امن‌ترین راه‌ها برای حفاظت از منافع آن‌ها و جلوگیری از سرریز درگیری است. به هر میزان که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقب‌نشینی نخواهند کرد. تلاش‌های آن‌ها برای عادی‌سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط آن‌ها با اسرائیل متوقف شده است.

در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشم‌انداز عادی‌سازی را مشروط به مشارکت در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی خواهد کرد. با این حال، (رژیم) اسرائیل این درخواست‌های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی‌سازی می‌تواند از همان جا که متوقف شده بود ادامه یابد. عادی‌سازی بیشتر اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با (رژیم) اسرائیل نیست.

همچنین به این زودی‌ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستم‌های دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بیشتر است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان‌بر است. کشورهای عربی، به‌ویژه دولت‌های عرب خلیج فارس، از تلاش‌های اسرائیل برای تنزل دادن توانایی‌های نیابتی ایران استقبال خواهند کرد.

اما آن‌ها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که می‌تواند چشم‌انداز اقتصادی شکننده منطقه را بی‌ثبات کند مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه‌مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آن‌ها نمی‌خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه عمل می‌کند.

آن‌ها ترجیح می‌دهند روابط چندمنطقه‌ای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پل‌ها را پشت سر خود خراب کنند. با وجود این محدودیت‌ها، کشورهای عربی می‌توانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو طرف - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.

دقیقا به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کرده‌اند، آن‌ها می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن‌داری و کمک به انتقال پیام‌ها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیری‌ها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفت‌وگوی منظم ایجاد کنند. حملات اخیر که ایران و (رژیم) اسرائیل را در آستانه جنگ قرار داد، نشان می‌دهد که تا چه میزان نیاز به چنین گفت‌وگویی ضروری شده است. اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیک‌تر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد.

همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینه‌های مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشته‌اند، احتمالا ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهمایی‌های منطقه‌ای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود علیه غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاه‌مدت واقع بینانه‌تر، حمایت از توانایی آن‌ها برای میانجی‌گری و جلوگیری از درگیری‌های آینده بین ایران و (رژیم) اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.

دیگر خبرها

  • پیشروی گسترده ارتش روسیه در 3 منطقه شرقی اوکراین/منطقه دونباس اوکراین به زودی سقوط می کند
  • پیشروی گسترده ارتش روسیه در 3 منطقه شرقی اوکراین
  • سپاه بزرگترین نیروی ضد تروریسم جهان است/ آمریکا به دنبال آتش بس در غزه نیست
  • کنعانی: ایران برخورد پلیسی با دانشجویان را در دانشگاه‌های آمریکا نمی‌پذیرد
  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • واکنش ایران به اعمال تحریم برخی از کشورهای غربی علیه نیروهای مسلح
  • واکنش وزارت خارجه به اعمال تحریم برخی از کشورهای غربی علیه نیروهای مسلح ایران
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
  • بالانسر ایران و اسرائیل
  • طوفانی که پرده از چهره غرب کنار زد